سلام آقا؛سلام سرور
بذار؛راحت و رک و راست بگم
اگر راستش را بخواهید؛ یک مشکل کوچک دارم که می دانم
فقط و فقط با دستای پر مهره شما حل می شه؛ مانند تک تک لحظات عمرم.
و این که بار می خوام به مردم دنبا بگم که؛؛؛؛
درسته که پدرمون غایبه ؛
درسته که پرده ی غیبت نمی ذاره؛ که چهره ی دل گشای
آقامون رو ببینیم ؛
درسته که گناهامون آنقدر زیاده که از روبرو شدن باهاش خجالت ؛
سرخ و سفیدمون می کنه؛ولی؛
سرورمون آنقدر بزرگوار و مهربون هست ؛ که برای تک تک مشکلاتمون
دعا کنه و کاری انجام بده.
می خوام به تمام دنیا بگم که میای؛
می خوام که به تمام ستاره ها و کهکشون ها؛ تو را نشان بدم و
به مردم فریاد بزنم که ؛آهای مردم ؛از خواب پاشید؛
مهدی موعود آمده؛
کسی که روز و شب فریادش می زدید؛
کسی که تو دعا هامون می خواندیمش ؛
کسی که همیشه و همه جا به درد دلامون گوش میداد؛
کسی که محرم تمام اسرارمون بود ؛
کسی که اگر تمام عالم بهمون پشت می کرد ولی اون یاورمون بود؛
اماممون ؛سرورمون؛ پدرمون آمده .....؛؛؛
.................
ولی افسوس؛افسوس؛که هنوز چشمانم لیاقت دیدن چهره ی
زیبا و دلربایت را ندارد.
افسوس که هنوز نیامدی؛و همه ی این ها آرزو های ما عاشقاست؛
که معلوم نیست که کی بشه.....
وما باید بازهم انتظار بکشیم؛انتظار.